آریناآرینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

فندق کوچولوی ما آرینا(هدیه آسمونی)

مامان ببین چقدر بزرگ شدم

سلام گل بابونه من چند وقتی میشه که آرینا حرف زدنش مثل بزرگترها شده. همش سوالهای عجیب و حیرت برانگیز می پرسه. در مورد دختر خوب بودن ساعتها صحبت می کنه و در باب اخلاقیات برای خودش کلی فیلسوف شده. خلاصه این دختر ما تازگی ها خیلی دلش می خواد زود بزرگتر بشه خصوصا از وقتی کلاس می ره و تفاوت سنی همکلاسیهاش و با خوش می بینه همش در فکر رشد کردنه به خاطر همین تازگی ها تا یه قاشق غذا می خوره یا یک لیوان شیر می نوشه سریع می ره بالای مبل می ایسته و دستاشو تا اونجا که می شه بالا می گیره و با غرور می گه: وایی مامان ببین چقدر بزرگ شدم!!! منم می خندم و می گم: وایی الهی قربونت برم خیلی بزرگ شدی دیگه داری قد مامان می شی. حالا بیا این یه قاشق دیگه رو هم ب...
28 دی 1391

مادرانه ها و عاشقانه ها

چه مغرور می شوم وقتی کنار منی!!! شاید برای با تو بودم آفریده شدم شاید تمام تمامیتم از آن تو باشد تو تکیه ای از وجودم بودی و حالا تمامش چقدر با کلامت دلگرمم می کنی و چه زود بزرگ شدی!!!! در این مسیر همراهت خواهم بود تا پای جان خود را فراموش می کنم تا تو را دریابم ای دریای بی کران زیبایی دوستت دارم. وقتی چشمانت تسلیم خواب می شود کنارت می نشینم و غرق در عطر تنت می شوم گونه های تب دارت را می بوسم و باز زیر لب می گویم دوستت دارم. ...
26 دی 1391

یه اولین تازه در زندگی آرینا(یه گام رو به جلو)

سلام بلبل خوش آوازم بالاخره اون روزی رو که مدتها بود انتظارش رو می کشیدی فرا رسید.  شما که از چند وقت پیش با رفتن به مدرسه دختر خاله(آجی آتنا)حسابی هوایی شده بودی و همش در مورد مدرسه رفتن و خانم معلم حرف می زدی و توی بازیهات همش کلاس بازی و معلم بازی می کردی. منو و بابایی که چند وقتی بود به خاطر شیطنتهای زیادت کلافه شده بودیم و تجربه خوبی هم از مهدکودک گذاشتنت نداشتیم به فکر یه کلاس آموزشی خوب افتادیم. با تحقیقی که کردم یه مرکز آموزشی که خیلی هم از خونه مون دور نیست پیدا کردم. روز ثبت نام: سلام خانم من اومدم دخترمو ثبت نام کنم. - سلام مگه چند ساله شه !؟ -دو ساله و نه ماه - نه فکر نمی کنم بتونه از کلاسهامون استفاده کنه. پ...
26 دی 1391

اولین سلام

سلام. ما از تاریخ ٨٨/٥/١٥ در پرشین بلاگ عضو بودیم و تموم خاطرات آرینا رو از دوران جنینیش تا به حال در اون جا ثبت می کردیم. ولی متاسفانه به دلیل نقص فنی که در ویلاگ آرینا پیش اومد و با وجود چند بار بررسی که از طریق مدیر سایت پرشین بلاگ صورت گرفت مشکل ما بر طرف نشد . لذا به ناچار به دنبال یه سایت قویی و خوب گشتیم. تا این که از طریق یکی از دوستامون با نی نی بلاگ آشنا شدیم و تصمیم داریم از این به بعد تموم خاطرات دختر کوچولونو اینجا ثبت کنیم. آدرس قبلی وبلاگ ما: shokofeheshghma.persianblog.ir به امید روزهای روشن ...
26 دی 1391
1